آنیساآنیسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

ثمره عشق

حال این روزهای مامانی

به نام خداوند هستی بخش خدای بزرگ و مهربون، حال این روزهای منو فقط خودت میدونی و بس. این روزها شاید هیچکس نهایت عمق نگرانی ها و دلشوره های مادرانه منو نتونه درک کنه اما تو که از احوال ظاهر و باطن همه بنده هات آگاهی خوب حال این روزهای منو میدونی. خودت کمکم کن.   سلام عزیز دل من، دختر نازنینم. خدای بزرگ و مهربون رو شکر میکنم که تو نازنینم رو به ما داد و باز هم خدا رو شکر میکنم که تو سالم و سلامت هستی. ایکاش میتونستم همه احساساتی رو که به تو دارم رو مکتوب کنم اما واقعا در کلمات و لغات نمیگنجه. فقط همین رو بگم که خیلی خوشحالم که هستی و اینو همیشه بدون که همیشه عزیزدل منی و من همیشه دوستت دارم  و تو به معنای واقعی همه ی...
25 دی 1393

شب یلدا سال 93

سلام دختر ناز عزیز دردونه ما. از خدای مهربونمون میخوام که همیشه سلامتی و موفقیت و خوشحالی رو توشه راه زندگیت بکنه. و اما شب یلدا ... عکس مامانی و بابایی و آنیسا جون. دخترخاله آنیسا، ترانه جون هم کنار ما نشسته. مامان ترانه هم یه فرشته کوچولو که بهمن ماه انشالله به دنیا میاد تو راه داره. اولین شب یلدای زندگیت رو خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ رفتیم و اونجا خاله فریبا و خاله اقدس هم اومده بودند و به ما خیلی خوش گذشت. امیدوارم 100 شب یلدای شیرین رو توی زندگیت به سلامتی تجربه کنی و هر سال شادتر و موفق تر از سال قبل یلدات رو بگذرونی و انشالله روزی خودت در کنار ما و همسر و فرزندان آینده ات شب یلدا رو سپری کنیم.   ...
20 دی 1393

عزیز دلم به خونه خوش اومدی

آنیسای عزیز دلم دوشنبه 93/5/6 به همراه مامانش از بیمارستان مرخص شد. ما بعد از مرخص شدن به خونه بابا بزرگ و مامان بزرگ رفتیم تا چند روزی اونجا بمونیم و مامان بزرگ بتونه از ما مراقبت کنه. وقتی رسیدیم خونه گوسفند قربونی کردیم. عزیزترینم، از خدا خواستم که سلامتی، آرامش، خوشبختی و موفقیت رو در همه لحظات زندگیت توشه راهت کنه. عکس آنیسا جون در روزی که اومد خونه.             ...
29 آذر 1393

عزیز دلم تولدت مبارک

بلاخره بعد از 9 ماه انتظار خداوند مهربون ثمره عشق ما رو به سلامت زمینی کرد. آنیسای عزیز ما در ساعت 9:50 صبح 93/5/5 در بیمارستان بهمن به دنیا اومد و قدم روی چشمای ما گذاشت. عزیز دل ما تولدت مبارک از خدای مهربون برای تو زندگیی پر از خوشبختی، سلامتی و شادی میخواهیم. از خدای مهربون میخواهیم که کمکمون کنه تا بتونیم مادر و پدر خوبی برای تو باشیم و تو رو اونطور که شایسته وجود پاک و نازنینت هست بزرگ و تربیت کنیم. این عکس آنیسا در روز تولدش توی بیمارستان است که مامانی اونو بغل گرفته و دست بابایی روی سرشه تا آنیسا جون بتونه چشماشو باز کنه.   ...
25 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره عشق می باشد